برون ریز



یادم میاد تا یه مدتی خیلی کم حرف بودم. خبری از اظهار نظر بیخود و پرحرفی نبود. ولی نمیدونم چی شد ( البته تقریبا می دونم چی شد ) که تصمیم گرفتم پرحرفی کنم . به قول بقیه اعتماد به نفس داشته باشم . بگم ، بخندم ، شوخی کنم و .
خب از دور خیلی خوب به نظر میرسه . همه باهات دوستن . همیشه یکی هست که باهاش صحبت کنی و از فرط چرت و پرت گفتن بخندی . ولی امان از وقتی که هیچ کس اطرافت نیست . عادتت اینه که با همه حرف بزنی و بگی و بخندی و پای حرفای یکی بشینی . ولی نمیتونی این کار رو بکنی . 
امان از وقتی که خودت حرف داشته باشی ! برای اطرافیانت خیلی عجیبه که تو هم ممکنه یه روز ناراحت باشی . 
همچین آدمایی هیچ وقت دوست خیلی نزدیک نداشتن .
این حس ها هر روز میاد سراغت . هر روز بیشتر از روز قبلش احساس تنهایی میکنی . تا جایی که خودتو تنها ترین آدم دنیا میبینی .
همینه که دیگه دوست ندارم اینطوری باشم . یه موقعی اطرافیانم از خودم برام مهم تر بودن . خیلی مهم تر . ولی اینطوری که پیش میره حتی نمیتونم به اطرافیانم هم کمکی بکنم .
دیگه از اون روحیه و جنب و جوش تقریبا هیچی نمونده . یری از اتفاقا هم به خود من ثابت کرد که دیگه تبدیل به یه سنگ بی احساس شدم . 
تصمیم گرفتم تغییر کنم . مثل چندین دفعه قبل که تصمیم گرفته بودم (!) . امیدوارم این تصمیم ، تصمیم درست و آخر باشه
همین .

اول به خودم و بعد به بقیه پیشنهاد میکنم خیلی وقتا خوش اخلاق نباشید ! چون همیشه یه سری آدم اعصاب خرد کن و سو استفاده گر اطرافمون هست که هدفشون چیزی جز تخریب ما و استفاده به عنوان نردبون برای رسیدن به هدفاشون نیست !

از نظر من این قضیه استثنائش فقط پدر و مادرن ! نه دوست ، نه برادر ، نه خواهر و نه هیچ کس دیگه .

به فکر خومون باشیم تا خفمون نکنن .


پ.ن : خوش اخلاقی اشتباه محضه .


یه دوست داشتم (البته هنوز دارم) که زور زیادی داشت . قشنگ میدونست باید از کجا بزنه تا درد بگیره . یه بار بهم گفت بعضی از دردا لذت بخشن ! گفتم مگه میشه ؟ همون لحظه با یه مشت زد روی ران پای راستم . خیلی درد داشت ولی داشتم میخندیدم . یه چند تا فحش بهش دادم و گفتم خیلی درد داشت ! پرسید پس برای چی میخندی ؟ گفتم نمیدونم !

بهش گفتم چون این مکالمه بین ما اتفاق افتاده من خندیدم . به یکی دیگه بزنی نمیخنده ! گفت مشکلی نداره امتحان کنیم . همینکه داشتیم میرفتیم یکی دیگه از بچه ها رو یهویی با همون ضربه غافل گیر کرد . از چهره اش مشخص بود داره درد میکشه ولی داشت میخندید.


یه چند سالی میشه از این قضایا گذشته ولی واقعا به این نتیجه رسیدم که بعضی از درد ها لذت بخشن . مثل همون ضربه ، مثل شب بیدار موندن کد زدن ، مثل استرس کشیدن برای رسیدن به ددلاین پروژه  و .


ولی بعضی چیزا که میدونی برات خوبن آزارت میدن

مشکل همینه .

ببینیم چی پیش میاد . خدا کریمه 


از وقتی به قول گفتنی به خودم اومدم خیلی سعی کردم روی اصول و قواعدی که برای خودم تعیین کردم پایبند بمونم . 

ولی یه وقتایی به جایی میرسیم که باید همه چیو بکوبیم و از اول بسازیم .

احساس میکنم از این موقع هاست !

شاید مثل ۲ سال قبل خیلی هارو به عنوان نزدیکانم از دست بدم (معنوی) ولی فکر میکنم راه درست همینه.

پس همینجا از همین تریبون اعلام میکنم که حرف ۲ سال پیشم رو پس میگیرم

امیدوارم تبعات بدی نداشته باشه  


الان که ساعت ۱۲ رو گذشته و ۲۶ امه باید یه اعترافی بکنم . قدیما به سختی یادم میموند این تاریخ . ولی یه روز قبلش و ۴ روز بعدش همیشه یادم میموند !

بذار اینطوری بگم که قبلا خرداد ماه خوبی برام بود . حتی با وجود امتحانا ، حتی با وجود دل شکستنا و تحقیرا و .

ولی از وقتی نیستی این ماه که سهله کلا هیچ ماهی به دل نمیشینه ! 

میدونم این پست رو میبینی ، میخوام بگم که به آخرین توصیه هایی که به من کردی عمل کردم و دارم نتیجشو میبینم . 

اینو خیلی جاها گفتم . امیدوارم حداقل یه بار هم که شده دوباره ببینمت . حتی تو خواب .

راستی امروز ایران پس از مدت ها یه بازی تو جام جهانی برد :)) جات خالی .

تولدت مبارک گل پسر


یه سری اتفاقات افتاد که احساس کردم حتی خودم رو هم نمیشناسم .
با خودم گذشته رو مرور کردم . یاد خیلی چیزا افتادم که درصد اطمینان این نتیجه رو بالا و بالاتر می برد .
و رازی که نباید به زبونم میمومد !
ولش کن . همیشه سعی داشتم اولین نفری باشم که تولد کسایی که دوست دارم رو تبریک بگم . این دفعه یک روز قبل از تولدت اینجا تبریک میگم بهت . امیدوارم ببینی و اونور بهت خوش بگذره ؛)


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه ارشیا David پادگان چهل دختر.تیپ 258 تکاور شهید مصطفی پژوهنده نزاجا-پادگان 02 game app file music video نیسان جرثقیل صائب امداد مرجع کامل طرح های آگهی فوت ، طرح های اعلامیه ترحیم,آگهی های ترحیم , طرح اعلامیه رایگان ، آگهی های رایگان ، اعلامیه ترحیم رایگان پرورش مرغ محلی Tamara ریتم دانلود کلیپ های اسلامی